حسین پاینده

منوی اصلی
آرشیو موضوعی
آرشیو ماهانه
تازه‌ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها
امکانات
 RSS 

POWERED BY
BLOGFA.COM

Google


در اين سايت
در كل اينترنت

* اگر موافق باشید گفت‌وگو را از ایده‌ی مطرح‌شده در کتاب گشودن رمان که نقد رمان بر اساس صحنه‌ی آغازین آن است، شروع کنیم. مقصود شما از انتخاب این قطعه یا این بخش برای تحلیل رمان چیست؟

پاینده: مقصودم تأکید بر این موضوع بوده که نوشتن رمان یک کار اتفاقی نیست. کسانی که تصور می‌کنند، قلم روی کاغذ بگذارند، خودش می‌رود و کسانی که تصور می‌کنند، رمان یک داستان کوتاه طولانی است‌ و اگر داستان را طولانی‌تر کنند به رمان تبدیل می‌شود، بر خطا هستند. رمان‌نویس زمانه‌ی ما باید با خودآگاهی، اشراف بر نظریه‌های ادبیات و شناخت ادبیات جهان و تاریخ هنر دست به نوشتن بزند، بنابر این طراحی صحنه اولیه‌ی رمان به او کمک می‌کند که خواننده را به درون دنیای داستانی خود رهنمون کند‌.

اگر خواننده با همان صفحات آغازین علاقه‌مند به خواندن رمان نشود، چه بسا در میانه‌ی رمان خواندن آن را رها کند. ما نیز خود گاهی به این برمی‌خوریم که پس از مطالعه چندده صفحه‌ی آغازینِ یک رمان احساس ملال‌آوری پیدا می‌کنیم و از خود می‌پرسیم که بالاخره این رمان درباره‌ی چیست، یا چه اتفاقی در آن می‌افتد. مثل فیلمی طولانی که یک ساعت از آن را تماشا می‌کنیم و بعد دیگر از تماشایش منصرف می‌شویم چون برای‌مان خستگی‌آور بوده است.

نظر من این بوده که رمان‌نویس باید بر اساس یک طرح عمل کند و این طرح برآمده از پیرنگ رمان و مجموعه وقایعی است که می‌بایست در طول رمان بسط و تکوین پیدا کنند. بنابر این، اولین نشانه‌ها از کشمکش بین شخصیت‌ها، روحیات شخصیت اصلی و موضوع رمان باید به نحو نمادین در صحنه‌ی اول شکل بگیرد. فرض کنید رمان‌نویسی می‌خواهد درباره‌ی جهان درونی یک انسان مردم‌گریز حرف بزند، کسی که در تعاملات اجتماعی شرکت نمی‌کند، بیشتر به دنیای درونی خود پناه می‌برد و … . این را با تلفنی که در صحنه‌ی اول زنگ می‌خورد و شخصیت داستان به آن پاسخ نمی‌دهد،‌ این‌که در صحنه‌ی اول پرده‌ها را بسته است تا دنیای بیرون را نبیند،‌ می‌توان نشان داد. این اولین نشانه است، رفتار بعدی این شخصیت در طول رمان بسط و گسترش داده می‌شود، رمان‌نویس توانا با همان صحنه‌ی اول باید خواننده را به کشف جهان درونی شخصیت اصلی رمان علاقه‌مند کند‌، چون لذت بردن خواننده از رمان ناشی از کشفی است که به آن نائل می‌شود.

رمان تفکرانگیز به جای خواننده تصمیم نمی‌گیرد، حقیقتی را ابلاغ نمی‌کند، فلسفه‌ای را تدریس نمی‌کند، بلکه به مخاطب اجازه می‌دهد درباره‌ی ماهیت انسان و روابط انسانی فکر کند و در پایان موضوعی را که نمی‌دانست متوجه شود. این فرایند کشف است که به خواننده افاده‌ی لذت می‌کند. از این نظر نویسنده‌ای که از اهمیت صحنه‌ی اول غفلت کند،‌ بهترین بخت خود برای خوانده شدن را از دست می‌دهد. من فکر می‌کنم رمان‌نویسان امروز ما علاوه بر شهود هنری، که امری درونی است، به تفکر درباره‌ی نحوه‌ی طراحی یک رمان و صحنه‌ی اول نیاز دارند. اهمیت صحنه‌ی اول از این منظر در کتاب گشودن رمان مطرح شده است.


ادامه‌ی مطلب
برچسب‌ها: رمان ایران, کتاب «گشودن رمان», نقد ادبی, آنارشیسم شبه‌نقادانه
+ نوشته شده در تاریخ  جمعه ۱ آبان ۱۳۹۴   | 
این کتاب به منظور پاسخ به پرسشی مبرم در حوزه‌ی مطالعات ادبی در کشور ایران نوشته شده است؛ چگونه از منظر یک منتقد ادبی یا پژوهشگر ادبیات رمان بخوانیم؟ پاسخی که نویسنده تلاش کرده است از راه بحث‌های نظری و نقد عملی رمان‌های شاخص به این پرسش بدهد، این‌گونه خلاصه می‌شود که نقد رمان بدون برخورداری از ذهنیتی معطوف به پرسشگری و گفتگو امکان‌پذیر نیست. منتقدی که رمان را منفعلانه می‌خواند، بی آن‌که سؤالی در ذهنش نقش ببندد یا بی آن‌که وارد گفت‌وگویی کاوشگرانه با متن شود، هرگز نمی‌تواند به معانی عمیق‌تر آن راه ببرد. رسیدن به هدف نقد مستلزم این است که از یک سو متن با ابهام‌ها و دلالت‌های غیرمستقیمش موجد پرسش در ذهن منتقد شود و از سوی دیگر منتقد نیز متن را به پرسش بگیرد.

مقصود از نگارش کتاب حاضر، پیشنهاد روشی برای نقد رمان بوده است، روشی که مبتنی بر خوانش تحلیلی صحنه‌ی آغازین و معلوم‌ کردن ربط آن به بقیه‌ی رمان است و با تمرکز بر ساختار رمان انجام می‌شود. نویسنده در این کتاب استدلال کرده است که صحنه‌ی آغازین رمان، اگر آن رمان به قلم نویسنده‌ای توانا و صناعتگر نوشته شده باشد، حکم همان تمهید یا شگردی را دارد که قدمای ما آن را «براعت استهلال» می‌نامیدند. شاعران کهن با استفاده از این صناعت که در ذیل صنایع بدیع طبقه‌بندی می‌شود، زمینه‌ای برای ورود به داستان فراهم می‌کردند و محتوا و مضمون شعر را به اختصار مورد اشاره قرار می‌دادند. به طریق اولی رمان‌نویسان با استفاده از صناعاتی مانند نماد، مجاز مرسل، استعاره و آیرونی جزئیاتی را در صحنه‌ی آغازین می‌پرورانند که با شروع رویدادها و بسط پیرنگ، آرام‌آرام درونمایه‌های رمان را شکل می‌دهد؛ پس نخستین گام در راه فهم معانی هر رمان، تحلیل مشروح صحنه‌ی آغازین است.

این کتاب از ده فصل، سه ضمیمه، فهرست منابع و نمایه‌ی اسمی تشکیل شده است. همه‌ی فصول با پیروی از روش‌شناسی واحدی نوشته شده‌اند که عبارت‌اند از: الف) شروع فصل با یک مبحث نظری در نقد ادبی؛ ب) تحلیل مشروح صحنه‌ی آغازین یک رمان بر اساس مبحث نظری مطرح‌شده در ابتدای همان فصل؛ ج) نقد آن رمان با برقراری پیوند بین صحنه‌ی آغازین و سایر بخش‌ها یا اجزائش.

رمان‌های برگزیده در این کتاب طیف متنوعی از سبک‌ها در دوره‌های مختلف را در بر می‌گیرد که در میان آن‌ها، هم رمان‌های نوشته‌شده به قلم نویسندگان صاحب‌نام از نسل اول و دوم رمان‌نویسی ایران به چشم می‌خورد (صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل‌احمد، هوشنگ گلشیری و سیمین دانشور) و هم رمان‌های متأخر (اسماعیل فصیح، سپیده شاملو، زویا پیرزاد و رضا براهنی). رمان‌های شناخته‌شده‌تر جایگاه تثبیت‌شده‌ای در پیکره‌ی ادبیات ایران دارند و در بسیاری از منابع از آن‌ها نام برده شده است؛ از این‌رو نویسنده تلاش کرده تا با گنجاندن رمان‌های متأخرتر، سمت‌وسوی حرکت رمان در یکی‌دو دهه‌ی اخیر را نیز تا حدودی نشان دهد.

این کتاب سه ضمیمه دارد که هر یک در جایگاه فصلی مستقل، مکمل فصول ده‌گانه‌ی آن هستند. نویسنده در ضمیمه‌ی اول کوشیده تا پاسخی به این پرسش دهد که: آیا می‌توان روش پیشنهاد‌شده در این کتاب را برای نقد داستان کوتاه نیز به کار برد؟ پاسخ نویسنده به این سؤال مثبت بوده و به منظور به دست دادن نمونه‌ای از نقد داستان کوتاه با همان روشی که در این کتاب برای نقد رمان به کار رفته، داستان مشهور «سه قطره خون» از صادق هدایت را بررسی کرده است.

در ضمیمه‌ی دوم نویسنده کوشیده تا پرسش مشابهی را درباره‌ی نقد فیلم پاسخ دهد که: آیا می‌توان روش پیشنهاد‌شده در این کتاب را برای نقد فیلم سینمایی نیز به کار برد؟ پاسخ نویسنده به این سؤال مثبت بوده و به منظور به دست دادن نمونه‌ای از نقد فیلم با این روش، فیلم ماندگار هامون را مفصل نقد کرده است.

ضمیمه‌ی سوم با عنوان «واژه‌نامه‌ی توصیفی اصطلاحات رمان» شرح یکصد اصطلاح پُرکاربرد در نقد رمان است که با ترتیب الفبایی و با ارجاع مقابل تنظیم شده است و همه‌ی این اصطلاحات در بحث‌های این کتاب استفاده شده‌اند.

فهرست مطالب این کتاب بدین قرار است:

گشودن این کتاب؛ فصل اول: گشودن بوف کور؛ فصل دوم: گشودن تنگسیر؛ فصل سوم: گشودن مدیر مدرسه؛ فصل چهارم: گشودن شازده احتجاب؛ فصل پنجم: گشودن سَووشون؛ فصل ششم: گشودن ثریا در اغما؛ فصل هفتم: گشودن جزیره‌ی سرگردانی؛ فصل هشتم: گشودن چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم؛ فصل نهم: گشودن آزاده‌خانم و نویسنده‌اش؛ فصل دهم: گشودن سرخی تو از من.

ضمائم: گشودن «سه قطره خون»؛ گشودن هامون؛ واژه‌نامه‌ی توصیفی اصطلاحات نقد رمان.

 


برچسب‌ها: کتاب «گشودن رمان», مرور و معرفی, ریویو, نقد رمان
+ نوشته شده در تاریخ  سه شنبه ۲۲ بهمن ۱۳۹۲   | 
مطلب زیر در تاریخ 92/11/3 به قلم آیناز محمدی در مرور و معرفی کتاب گشودن رمان در روزنامه‌ی ایران منتشر شد:

 

 

 

از سال 89 ناگزیر به عنوان ویراستار و کارشناس ادبیات داستانی با یکی دو ناشر همکاری داشتم و رمان عموماً عامّه‌پسند می‌خواندم و نظر می‌دادم. اغلب رمان‌نویسان (بویژه نویسندگان زن) علاوه بر ضعف تألیف و ضعف‌های دیگر مثل عدم شناخت تفاوت رمان و داستان بلند در یک چیز مشترک بودند و آن هم ضعف آغاز رمان. در ملاقات حضوری با این دسته از نویسندگان می‌پرسیدم، فرض کنید کنترل تلویزیون دست شماست، چه مدت به خود برای دیدن برنامه فرصت می‌دهید تا تصمیم بگیرید آن را تماشا کنید یا شبکه را عوض کنید؟ اغلب پاسخ می‌دادند بین دو تا پنج دقیقه. و من می‌گفتم همین معادله در مورد رمان شما هم مصداق دارد. خواننده وقتی رمان را باز می‌کند چند صفحه‌ی اول آن‌قدر باید جالب و جذاب باشد تا خواننده را به مطالعه‌ی اثر مجاب کند. البته در نقد ادبی مقصود از جالب و جذاب جنبه توصیفی اثر مد نظر است نه بحث ارزش‌گذاری.

در مورد همین مسئله یعنی آغاز رمان، دکتر حسین پاینده، منتقد و نظریه‌پرداز که با آثار خود اعم از تألیف و ترجمه در حوزه نقد ادبیات داستانی دانش ما را در زمینه‌ی شناخت داستان و مؤلفه‌های زیبایی‌شناختی آن عمیق‌تر کرده، در این هفته کتابی تحت عنوان گشودن رمان یا «رمان ایران در پرتو نظریه و نقد ادبی» توسط انتشارات مروارید منتشر کرده است که در آن به بحث همه‌جانبه ای درمورد آغاز رمان می‌پردازد. پاینده در مورد عنوان کتاب ــ «گشودن رمان» ــ می‌گوید: «واژه‌ی گشودن را در کتاب حاضر، هم به معنای «بازکردن» به کار برده‌ام و هم به معنای «آغاز کردن»، معنای اول به نقد ادبی مربوط می‌شود و معنای دوم به رمان‌نویسی.در معنای اول «گشودن رمان» یعنی فراتر رفتن از معنای سطحی و راه بردن به معانی ژرف آن. هر متن ادبی مجموعه‌ای معیّن از نشانه‌های واژگان است که با کنش نقد از حالت بسته و مبهم‌شان «باز» می‌شوند. «باز شدن» به این مفهوم نشانه‌شناختی مترادف است با مشخص کردن مدلول برای دال‌های متن. به تعبیری استعاری می‌توان گفت که نقد یعنی «گشودن درِ معنای متن» و منتقد کسی است که با گشودن این در، معبری برای ورود به درون متن باز می‌کند. «گشودن رمان» در معنای دوم (معنایی که به عمل نگارش مربوط است) یعنی آغاز کردن رمان به شکلی که هم موجب (حس) تعلیق شود و هم نخستین نشانه‌ها از پیرنگی را که متعاقباً تکوین می‌یابد، به صورتی فشرده به دست دهد. همان‌گونه که رمان‌نویسانِ صناعت‌شناس و حرفه‌ای به خوبی واقف‌اند، طراحی صحنه‌ی آغازین دشوارترین مرحله در فرایند نگارش رمان است؛ نخستین صحنه باید آن‌قدر گیرا و تأمل‌انگیز باشد که خواننده را به ورود به جهان خیالی رمان، همراهی با شخصیت‌ها و دنبال کردن رویدادها ترغیب کند.»

دکتر پاینده در این کتاب 10 رمان انتخاب کرده و توضیح می‌دهد: «رمان‌های برگزیده طیف متنوعی از سبک‌ها در دوره‌های مختلف رمان‌نویسی ایرانی را شامل می‌شوند که در میان‌شان هم رمان‌های نویسندگان صاحب‌نام از نسل اول و دوم ایران به چشم می خورد (صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل‌احمد، هوشنگ گلشیری و سیمین دانشور) و هم رمان‌های متأخرتر (از اسماعیل فصیح، زویا پیرزاد، رضا براهنی و سپیده شاملو).»

کتاب در 10 فصل به شیوه‌ی آغاز 10 رمان می پردازد، بوف کور، تنگسیر، مدیر مدرسه، شازده احتجاب، سَووشون، ثریا در اغما، جزیره‌ی سرگردانی، چراغ ها را من خاموش می‌کنم، آزاده‌خانم و نویسنده‌اش، سرخی تو از من. تأکید خاص و اصلی نویسنده (پاینده) بر تحلیل مشروح صحنه‌ی آغازین و معلوم کردن ربط آن به ادامه‌ی رمان به منظور هموار کردن راه نقد هریک از این رمان‌ها بوده است.

مخاطبان این کتاب، هم منتقدان ادبی می‌توانند باشند، همه‌ی کسانی که تئوری‌های نقد ادبی را مطالعه کرده‌اند اما از شیوه‌ی کاربردی کردن و انطباق آن‌ها با یک متن ادبی فارسی درمی‌مانند؛ هم رمان‌نویسانی که به لزوم آگاهی و شناخت نظریه‌های ادبی پی برده‌اند.

 

 


برچسب‌ها: کتاب گشودن رمان, مرور و معرفی, ریویو, نقد رمان
+ نوشته شده در تاریخ  دوشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۲   | 
گروه فرهنگ و ادب خبرگزاری مهر مطلب زیر را در مرور و معرفی (ریویو) کتاب گشودن رمان منتشر کرد:

کتاب گشودن رمان با محوریت بررسی رمان ایران در پرتو نظریه و نقد ادبی به قلم حسین پاینده توسط انتشارات مروارید منتشر و راهی بازار نشر شد.

به گزارش خبرنگار مهر، اولین اولویت از نگارش این کتاب، این بوده که پژوهشگران و علاقه‌مندان به نقد رمان به گفت‌و‌گوی نقادانه با متن ترغیب بشوند. نگارش و انتشار گشودن رمان همچنین برای ابهام‌زدایی از نقد ادبی از طریق معرفی یک روش نقادانه و کاربرد آن در خوانش رمان‌های متعدد به منظور ارائه نمونه و الگوی عمل نوشته شده است. ابتدای کتاب، بخشی به نام «گشودن این کتاب» دارد که در حکم مقدمه‌ی آن است. کتاب 10 فصل اصلی دارد که به 10 رمان مطرح ادبیات معاصر ایران اختصاص دارند و در انتها نیز علاوه بر مراجع و نمایه، 3 ضمیمه درج شده است. ضمیمه اول «گشودن سه قطره خون»، ضمیمه دوم «گشودن هامون» و ضمیمه سوم «واژه‌نامه‌ی توصیفی اصطلاحات نقد رمان» است.

عنوان 10 فصل کتاب هم به این ترتیب است: «گشودن بوف کور»، «گشودن تنگسیر»، «گشودن مدیر مدرسه»، «گشودن شازده احتجاب»، «گشودن سَووشون»، «گشودن ثریا در اغما»، «گشون جزیره‌ی سرگردانی»، «گشودن چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم»، «گشودن آزاده‌خانم و نویسنده‌اش» و «گشودن سرخی تو از من».

رمان‌های برگزیده طیف متنوعی از سبک‌ها در دوره‌های مختلف رمان‌نویسی ایرانی را شامل می‌شوند که در میان‌شان، هم رمان‌های نوشته‌شده به قلم نویسندگان صاحب‌نام از نسل اول و دوم رمان‌نویسی ایران به چشم می‌خورد و هم رمان‌های متأخرتر. رمان‌های شناخته‌شده‌تر جایگاه تثبیت‌شده‌ای در پیکر ادبیات معاصر ایران دارند و در بسیاری از منابع از آن‌ها نام برده شده است. به همین دلیل پاینده تلاش کرده است تا با استفاده از رمان‌های متأخر در این کتاب، به سمت‌وسوی حرکت رمان در دهه‌های اخیر نیز اشاره داشته و آن را نشان بدهد.

http://s5.picofile.com/file/8108770934/%DA%AF%D8%B4%D9%88%D8%AF%D9%86_%D8%B1%D9%85%D8%A7%D9%86.jpg

گستره‌ی مباحث نظری این کتاب، مطالب گوناگونی را شامل می‌شود که از جمله‌ی آن‌ها می‌توان به مواردی چون بحث درباره‌ی کارکرد و شیوه‌ی تحلیل عناصر رمان مانند شخصیت، منظر روایی، کشمکش، حال‌وهوا و امثال آن، مباحث مربوط به نظریه‌های ادبی متأخر چون بینامتنیّت، مرگ مؤلف، روایت‌شناسی، پسامدرنیسم و ... اشاره کرد.

در اولین ضمیمه‌ی این کتاب با عنوان «گشودن سه قطره‌خون» می‌خوانیم:

«ناپخته‌ترین و بی‌تأثیرترین داستان‌ها، آن‌هایی هستند که اولین پاراگراف‌شان خواننده را به خواندن بقیه‌ی داستان ترغیب نمی‌کند. اگر مدخل جهان خیالینی که نویسنده خلق کرده است خواننده را به وارد شدن به آن جهان، زیستن با شخصیت‌هایش و از سر گذراندن تجربه‌های توصیف‌شده در آن تشویق نکند، آن‌گاه خواننده نه با میلی وافر بلکه با اکراه داستان را دنبال خواهد کرد و چه بسا حتی نیمه‌خوانده رهایش کند. درب ورود به هر مکانی می‌تواند نقش بسزایی در ایجاد میل ورود، یا منصرف کردن از ورود، به آن مکان ایفا کند. پاراگراف اول هر داستان کوتاهی همچنین تصویری مینیاتوری از جهان همان داستان به دست می‌دهد.»

موضوع داستان، ویژگی‌های روانی شخصیت اصلی، کشمکشی که این شخصیت با دیگران یا با خود دارد، احساس او نسبت به جهان پیرامونش، نوع روابطی که با سایر شخصیت‌ها برقرار می‌کند، درونمایه‌ی داستان و ... همگی جزو مطالبی هستند که می‌بایست سرنخی از آن‌ها در پاراگراف اول به خواننده داده شود تا او خود به درون این جهان برود و با گشت‌وگذار در آن، جنبه‌های ناگفته و توصیف‌ناشده‌اش را شخصاً کشف کند. لذت داستان البته در همین کشف است. نویسنده صرفاً نشانه‌هایی از ماهیت یا خصوصیات جهانی که آفریده به دست می‌دهد و این خواننده است که باید آن جهان را علاقه‌مندانه بکاود و بشناسد. رمز علاقه‌مند کردن خواننده به این کاوش و کشف، نوشتن پاراگرافی کارکردگرا در آغاز داستان است.

 


برچسب‌ها: کتاب «گشودن رمان», مرور و معرفی, ریویو, نقد رمان
+ نوشته شده در تاریخ  یکشنبه ۲۰ بهمن ۱۳۹۲   | 

روزنامه‌ی «جام جم»، گروه فرهنگ و هنر ــ حسین پاینده نویسنده، مترجم، منتقد و استاد دانشگاه، از فعال‌ترین چهره‌ها طی سال‌های اخیر در زمینه‌ی نقد و نظریه‌پردازی بوده است. او کتاب‌های زیادی در این زمینه به رشته‌ی تحریر درآورده و کلاس‌های بسیاری را برای علاقه‌مندان برگزار کرده است. پاینده با نگاهی آکادمیک نقد رمان و داستان کوتاه را دنبال می‌کند و در کارگاه‌ها و کتاب‌هایش تلاش می کند این شیوه را به کار گیرد.

از پاینده قرار است در هفته جاری کتاب گشودن رمان منتشر شود که شامل نقد 10 رمان برجسته‌ی ایرانی و همچنین نقد فیلم هامون است. به همین مناسبت گفت‌وگوی کوتاهی درباره‌ی این اثر با وی انجام دادیم که در زیر می‌خوانید.


درباره‌ی آخرین اثری که قرار است از شما منتشر شود، صحبت بفرمایید.

پاینده: در این هفته کتاب جدیدم توزیع می‌شود. عنوان این کتاب گشودن رمان است که یک عنوان فرعی هم دارد: «رمان ایران در پرتو نظریه و نقد ادبی». این کتاب را که 400 صفحه دارد، انتشارات مروارید به زودی توزیع خواهد کرد. یعنی کتاب چاپ هم شده و در مرحله‌ی صحافی است.

در این کتاب چه رمان‌هایی را بررسی کرده‌اید؟

پاینده: 10 رمان برجسته ایرانی را نقد کرده‌ام: رمان های بوف کور نوشته‌ی صادق هدایت، تنگسیر نوشته‌ی صادق چوبک، مدیر مدرسه نوشته‌ی جلال آل احمد، شازده احتجاب نوشته‌ی هوشنگ گلشیری، سووشون نوشته‌ی سیمین دانشور، ثریا در اغما نوشته‌ی‌ اسماعیل فصیح، جزیره‌ی سرگردانی نوشته‌ی سیمین دانشور، چراغ‌ها را من خاموش می‌کنم نوشته‌ی زویا پیرزاد، آزاده‌خانم و نویسنده‌اش نوشته‌ی رضا براهنی و سرخی تو از من نوشته‌ی سپیده شاملو.

با چه شیوه نقدی این رمان‌ها را بررسی کردید؟

پاینده: من شیوه نقدی را به کار گرفتم که در کلاس‌هایم نیز به کار می‌برم. این شیوه مبتنی است بر تحلیل مشروح صحنه‌ی آغازین رمان و ربط دادن آن به بقیه‌ی متن.

آیا کتاب ضمیمه‌هایی هم دارد؟

پاینده: بله، این کتاب سه ضمیمه دارد. در ضمیمه‌ی اول همین شیوه‌ی نقد را برای داستان کوتاه «سه قطره خون» نوشته‌ی صادق هدایت استفاده کردم تا بگویم این شیوه‌ی نقد در مورد داستان کوتاه هم جواب می‌دهد. در ضمیمه‌ی دوم این شیوه‌ی نقد را برای فیلم هامون استفاده کرده ام تا نشان دهم که در مورد فیلم هم می‌تواند کاربرد داشته باشد. ضمیمه‌ی سوم هم «فرهنگ اصطلاحات نقد رمان» است که خود به تنهایی 60 صفحه می‌شود. در این ضمیمه یکصد اصطلاح بسیار پُرکاربرد در نقد رمان را توضیح داده‌ام.

شما در کتاب رمان پسامدرن و فیلم به نقد فیلم‌های میکس و هامون مهرجویی پرداخته بودید. علت این توجه شما به فیلم هامون چیست؟

پاینده: این فیلم اصطلاحاً تبدیل به فیلم کالت شده؛ یعنی مخاطبان زیادی را به خود جذب کرده است و هویت نسلی آن‌ها را بازنمایی می‌کند. هامون در اولین سالی که اکران شد، جایزه‌های جشنواره فیلم فجر در عناوین مختلف را به خود اختصاص دهد.

آیا به هنرهای دیگر جز سینما هم در کتاب گشودن رمان پرداخته‌اید؟

پاینده: بله، در بررسی رمان آزاده‌خانم و نویسنده‌اش برای انتقال بهتر مفاهیم، به نقد یک تابلوی نقاشی هم پرداختم. این تابلو اثری از رُنه ماگریت نقاش بلژیکی است که زمینه‌ی مناسبی برای بحث درباره‌ی مفاهیم پست‌مدرن فراهم می‌کند. ناشر هم لطف کرد و این تابلو را به صورت تمام‌رنگی در کتاب منتشر کرد.

اکنون چه کاری در دست تألیف دارید؟

پاینده: کتاب مدرنیسم و پسامدرنیسم در رمان را که چند سال قبل ترجمه و منتشر کرده بودم، بازنگری می‌کنم و به توضیحات مترجم مواردی را می‌افزایم. قرار است ویراست جدید این کتاب را انتشارات نیلوفر منتشر کند. قبلاً این کتاب را نشر روزنگار منتشر کرده بود.


گفت‌وگو از سجاد روشنی


برچسب‌ها: رمان ایران, نقد رمان, نظریه و نقد ادبی, کتاب‌های حسین پاینده
+ نوشته شده در تاریخ  یکشنبه ۲۴ آذر ۱۳۹۲   | 

احمد خداداد، مدير روابط عمومی انتشارات مروارید به خبرگزاری كتاب ایران (ایبنا) گفت: در ماه آینده، تازه‌ترين كتاب حسین پاینده با نام «گشودن رمان: رمان ایران در پرتو نظریه و نقد ادبی» از سوی انتشارات مروارید روانه‌ی بازار كتاب خواهد ‌شد.
 
وی با بیان این‌كه در روزهای گذشته مجوز انتشار این اثر دریافت و به چاپخانه ابلاغ شده‌ است، ادامه داد: نویسنده در این اثر پژوهشی، شيوه‌های خواندن و نقد رمان را با مثال‌هایی از نویسندگان معاصر ايران مانند صادق هدایت، هوشنگ گلشیری، صادق چوبک، جلال آل‌احمد، سیمین دانشور، اسماعیل فصیح، زويا پیرزاد و دیگران تشریح كرده‌ است.

حسین پاینده، نويسنده، منتقد ادبی و استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبایی، فارغ‌التحصيل رشته‌ی ادبیات انگلیسی در مقطع كارشناسی ارشد از دانشگاه تهران و رشته‌ی نظریه و نقد ادبی در مقطع دكترا از دانشگاه ساسکس انگلستان است.

«رمان پسامدرن و فیلم»، «نقد ادبی و دموکراسی: جستارهایی در نظریه و نقد ادبی جدید»، «نقد ادبی و مطالعات فرهنگی: قرائتی نقادانه از آگهی‌های تجاری در تلویزیون ایران»،‌ «گفتمان نقد: مقالاتی در نقد ادبی»،‌ «درآمدی بر ادبیات»، «داستان کوتاه در ایران: داستان‌های رئالیستی و ناتورالیستی، جلد یکم»، «داستان کوتاه در ایران: داستان‌های مدرن، جلد دوم» و «داستان کوتاه در ایران: داستان‌های پسامدرن، جلد سوم» از آثار پاينده در حوزه‌ی تأليف هستند.


برچسب‌ها: رمان ایران, نقد رمان, نظریه و نقد ادبی, کتاب‌های حسین پاینده
+ نوشته شده در تاریخ  جمعه ۲۲ آذر ۱۳۹۲   | 

رمانِ امروزِ ایران در چه وضعیتی است و سمت‌وسوی احتمالیِ پیشرفتِ آن چیست؟ پاسخِ مقنع به این سؤال، مستلزم بازنگرشی بر سیرِ تحولِ تاریخیِ این ژانر در ایران و ارزیابیِ وضعِ کنونیِ آن است. در نوشته‌ی حاضر، با اشاره به برخی از خصیصه‌نماترین رمان‌هایی که از اواخر دهه‌ی ۱۲۸۰ تا میانه‌ی دهه‌ی ۱۳۸۰ در ایران نوشته شده‌اند، استدلال می‌کنم که رمان ایرانی سه دوره‌ی تاریخی را پشت سر گذاشته و اکنون حدود یک دهه است که وارد چهارمین دوره‌ی تحولِ خود شده است. بخش پایانیِ این نوشتار، به جمع‌بندی و نتیجه‌گیری درباره‌ی آینده‌ی رمان در ایران اختصاص دارد.

رمان در ایران پدیده‌ای وارداتی است که از زمان جنبش مشروطه نخستین نمونه‌های فارسیِ آن نوشته شدند. در متون ادبیِ کلاسیک ما، به سبب سیطره‌ی بلامنازعِ شعر بر ادبیات، نثر روایی عمدتاً به منظور نگارش سفرنامه به کار رفته است که در زیر مجموعه‌ی «ادبیات منثور غیرداستانی»[1] قرار می‌گیرد و نمونه‌های روایت را اساساً در ادبیات منظوم می‌توان سراغ گرفت. از جمله پیامدهای جنبش مشروطه، آشناییِ روشنفکران و ادیبانِ پیشگام ما با ادبیات غرب بود و نیز از همان زمان بود که رمان به پیکره‌ی متون ادبی ما وارد شد.

نخستین رمان‌های ایرانی بیشتر صبغه‌ای تاریخی داشتند و با تأثیرپذیری از ترجمه‌های فارسیِ رمان‌های مشهور غربی (بویژه رمان‌های فرانسوی) نوشته شده بودند. یکی از اولین مترجمان رمان‌های غربی، محمدطاهر میرزا بود که رمان‌های بسیار پُرطرفدارِ الکساندر دوما را به فارسی ترجمه کرد. تحت تأثیر همین قبیل رمان‌ها، محمدباقرمیرزا خسروی رمانِ سه‌قسمتیِ شمس و طغرا، ماری ونیزی و طغرل و همای (۱۲۸۷) را نوشت و شیخ‌موسی کبودرآهنگی عشق و سلطنت و عبدالحسین صنعتی‌زاده‌ دام‌گستران یا انتقام‌خواهانِ مزدک را در دو قسمت (در سال‌های ۱۳۳۹ و ۱۳۴۴) منتشر کردند.

عامل دیگری که در پیدایش رمان ایرانی تأثیر گذاشت، انتشار مطبوعات آزاد پس از انقلاب مشروطه بود. در این روزنامه‌ها و مجلات، داستان‌های بلند به صورت پاورقی منتشر می‌شدند و خوانندگان فراوانی داشتند. ناصر نجمی، سیروس بهمن، رحیم‌زاده‌ی صفوی، حسینقلی مستعان، ابراهیم مدرسی و حسین مسرور شش نفر از نویسندگان این قبیل داستان‌های مطول بودند که بویژه در دو مجله‌ی تهران مصور و ترقی با اقبال گسترده‌ی خوانندگان مواجه گردید.

نگارش رمان تاریخی زمینه‌ی رشد ژانر رمان را در ایران فراهم کرد. به مرور زمان و نوشته شدنِ رمان‌های بیشتر، هم رمان‌نویسیِ نویسندگان ما صناعتمندانه‌تر شد و هم این‌که کانون توجه ایشان از تاریخ به جامعه‌ی معاصر و مسائلِ آن معطوف گردید. بدین ترتیب، دومین دوره‌ی رمان ایران، یا دوره‌ی رمان اجتماعی، آغاز شد. در این دوره، رمان‌نویسان ما بیش از کندوکاو در تاریخ و تلاش برای توصیف گذشته‌ی شکوهمندِ ایران، چندوچونِ روابط اجتماعی را مورد تفحّص قرار دادند و به بررسیِ مسائلی از این قبیل پرداختند: ساختار زندگیِ فئودالی در مناطق روستایی؛ روابط میان‌فردی در شهرها؛ و تنش بین باورهای سنتی و رفتارها و نگرش‌های نوپدید. برخی از شاخص‌ترین رمان‌های اجتماعیِ این دوره را نویسندگانی مانند مرتضی مشفق‌کاظمی و محمد مسعود نوشتند. تهران مخوف نوشته‌ی مرتضی مشفق‌کاظمی، که در دو مجلّد در سال ۱۳۰۱ منتشر گردید، تصویری است از محیطی فسادپرور که به افراد نادان و نالایق میدان می‌دهد و آزادی‌خواهان و ترقی‌خواهان را سرکوب می‌کند. رمان‌های سه‌گانه‌ی تفریحات شب و در تلاش معاش و اشرف مخلوقات نوشته‌ی محمد مسعود، که به ترتیب در سال‌های ۱۳۱۱ و ۱۳۱۲ و ۱۳۱۳ نوشته شد، ایضاً تصویری از فقر و بیماری و انحطاط و افسردگیِ کسانی به دست می‌دهد که به زعم نویسنده اکثریتِ جامعه‌ی ایران در آن برهه را تشکیل می‌دادند.

سنت نگارش رمان اجتماعی در ایران با راوی دانای کل و به اصطلاح «مداخله‌گر»[2] شروع شد که با دادن توضیحات زیاده از حد و نیز با ارزش‌داوری‌های مکررِ اخلاقی، چندان فضایی برای تفحّص یا تفکرِ خودِ خواننده باقی نمی‌گذاشت و از این حیث می‌توان گفت که این رمان‌های اولیه‌ی اجتماعی، از نظر صناعت و شیوه‌ی روایت یا از نظر ایجاد ساختاری گیرا و پیچیده، هنوز به پختگی لازم نائل نشده بودند.

اما رمان اجتماعی ایران در ادامه به آفرینش رمان‌های ساختارمندتر و صناعتمندتر منجر گردید. از جمله‌ی این رمان‌های تکنیکی‌تر، می‌توان به این نمونه‌ها اشاره کرد: مدیر مدرسه نوشته‌ی جلال آل‌احمد که بررسیِ تیزبینانه و انتقادی برملاکننده از ناکارآمدی و فساد دستگاه آموزش و پرورش است؛ سنگ صبور نوشته‌‌ی صادق چوبک که در آن، به شیوه‌ی سیلان ذهن، روایت‌هایی از زندگی پُردرد و پُرفرازونشیب چند شخصیت از طبقات میانی و پایینِ جامعه ارائه گردیده است که همگی قربانی اوضاع اجتماعی و باورهای خرافی و منحط هستند؛ سَووشون نوشته‌ی سیمین دانشور که نوعی بازخوانیِ انتقادی از رویدادهای تاریخی و اجتماعی در اوایل دهه‌ی ۱۳۲۰، یعنی زمان اشغال ایران توسط نیروهای متفقین، است؛ و همسایه‌ها نوشته‌ی احمد محمود که رویدادهای آن در اوایل دهه‌ی ۱۳۳۰ و مبارزات ملی شدنِ صنعت نفت می‌گذرد. در این رمان، محمود موفق می‌شود تصویری زنده و بسیار پُرکشش از زندگی اقشار فرودست جامعه به دست دهد و همزمان رشد فکریِ نوجوانی را نشان دهد که در ابتدا ناخواسته اما بعداً آگاهانه در جریان مبارزات سیاسی قرار می‌گیرد و شخصیتش تحول می‌یابد.

رمان اجتماعی ایران در این دوره از سانسور بی‌نصیب نبود. بی‌تردید سانسور تأثیرات مخربی در رمان ایران باقی گذاشت زیرا تمامیتِ زیبایی‌شناختیِ رمان‌ها را مخدوش می‌کرد و دامنه‌ی آزادی نویسنده را در پرداختن به موضوعات خاصی محدود می‌ساخت. اما شاید بتوان استدلال کرد که رمان‌نویسانِ ما بر اثر سانسور، به سَمتِ نمادپردازی و اسطوره‌گرایی و توجهِ بیشتر به شکل (فرم) سوق داده شدند و این خود حرکتی خجسته بود زیرا به آفرینش آثاری منجر شد که از حیث نحوه‌ی بیان و صناعت، به مراتب پیچیده‌تر و تأمل‌انگیزتر از رمان‌های قبل بودند. امکان‌ناپذیر شدنِ نگارشِ آزادانه، خواه‌ناخواه نویسنده را به روی آوردن به سمبل متمایل می‌کند. این تمایل، همراه با استفاده‌ی گسترده‌تر از اسطوره، نظام دلالت معنا را در رمان ایران پیچیده‌تر کرد.

عامل دیگری که در صناعتمندتر شدنِ رمان ایران تأثیر گذاشت، رونق گرفتن ترجمه در دهه‌های ۱۳۳۰ و ۱۳۴۰بود که باعث شد تا نمونه‌هایی از آثارِ رمان‌نویسانِ برجسته‌ی اروپایی (مانند کامو و سارتر) و آمریکایی (از قبیل همینگوی و فاکنر) در دسترس نویسندگان و خوانندگانِ رمان در ایران قرار بگیرد. این وضعیت هم محبوبیتِ این ژانر را در نزد مخاطبان ادبیات بیشتر کرد و هم این‌که الگوهای جدیدی از رمان‌نویسی را در اختیار نویسندگان ایرانی قرار داد.

بر اثر این تحولات، سومین دوره‌ی رمان فارسی آغاز شد که دوره‌ی نوگرایی یا مدرنیسم است. می‌توان گفت که در این دوره، رمان ایران بیش از هر چیز به درونِ خود معطوف گردید. اکنون تلاش برای بازنماییِ رئالیستیِ واقعیت بیرون، امری ثانوی تلقی می‌شد و در عوض ایجاد ساختاری زیبایی‌شناختی بر پایه‌ی زندگیِ روانیِ شخصیت‌ها، بویژه از راه نشان دادنِ انعکاس واقعیت در اذهان شخصیت‌ها، وجه اصلیِ تلاش رمان‌نویسان ما شد. در این دوره همچنین رمان‌نویسانِ زن مانند سیمین دانشور، گلی ترقی، غزاله علیزاده و دیگران سهم بسزا و درخور توجهی از رمان‌های منتشرشده را به خود اختصاص دادند.

در میان رمان‌نویسانی که در این دوره به رواجِ داستان‌نویسی به سبک‌وسیاق مدرن کمک بسزایی کردند، باید از هوشنگ گلشیری نام برد که ویژگی‌های مدرنیسم در رمان‌های غربی را می‌شناخت. این شناخت در مجموعه‌ای از رمان‌های او به صورت صناعت‌های مدرنیستی انعکاس یافت، از جمله در شازده احتجاب و نیز در کریستین و کید. در این دوره، ابراهیم گلستان و تقی مدرسی و بهرام صادقی در زمره‌ی سایر رمان‌نویسان برجسته‌ای قرار دارند که به اعتلای رمان در مسیری مدرنیستی یاری رساندند.

متأخرترین گرایش در رمان ایرانی از حدود یک دهه پیش آغاز شده است. این رمان‌نویسان علاقه‌ای وافر به طبع‌آزمایی در شیوه‌های داستان‌نویسیِ معاصر از خود نشان می‌دهند و بویژه مایل‌اند آثاری به سبک و سیاق رمان‌های اروپایی و آمریکایی دهه‌ی ۱۹۶۰ به این سو بنویسند. به همین دلیل، نخستین نمونه‌ها از رمان‌های موسوم به پسامدرنیستی نیز در سال‌های اخیر به قلم رمان‌نویسان ایرانیِ داخل کشور و مقیم خارج از کشور نوشته شده است. وجه غالب این رمان‌ها، بدعت‌گذاری‌های متنوع شکلی (فرمال) در زمینه‌ی عناصر رمان، بویژه پیرنگ و نحوه‌ی روایت‌گری، است. در اکثر این رمان‌ها، نویسندگانِ نسل جدید کوشیده‌اند تا مضامینِ پسامدرنی از قبیل بی‌زمانی و بی‌مکانی در وضعیتی بی‌سامان را در قالب شخصیت‌هایی پارانوئید و نیز در قالب پیرنگ‌هایی به ظاهر چندپاره و نامنتظم بپرورانند. رمان آزاده خانم و نویسنده‌اش، نوشته‌ی رضا براهنی، نمونه‌ی موفق رمان پسامدرن به زبان فارسی است که با اقبال خوبی از طرف خوانندگان و منتقدان در ایران روبه‌رو شده‌.

ایجاد تحول در شیوه‌های داستان‌نویسی، مستلزم آشنایی با فنون جدید و به‌کارگیریِ آن‌ها به طرزی بدیع و علاقه‌برانگیز است. ناگفته پیداست که صرفاً آن رمان‌نویسانی می‌توانند به سبک‌وسیاق پسامدرن داستان بنویسند که با این فنون آشنا باشند و در به‌کارگیریِ آن، خلاقیتی منحصر‌به‌فرد از خود نشان دهند. در عین حال، باید توجه داشت که افراط در پردازشِ شکلیِ رمان و به‌کارگیریِ صناعات جدید در داستان‌نویسی، نباید رمان‌نویسان ما را از توجه به مضمون غافل کند. پسامدرنیسم البته شیوه‌ای کاملاً امروزین و متناسب با معضلات فرهنگیِ معاصر است و از این رو رمان پسامدرن قالب ادبیِ کارآمد و بی‌بدیلی برای پرداختن به حال و روزِ انسانِ زمانه‌ی ما است. اگر تکنیک‌های پسامدرن با قلم توانای نویسنده‌ی فرهنگ‌شناس و پژوهشگر در خدمت کاوش درباره‌ی معضلات فرهنگی و اجتماعیِ جامعه‌ی امروز ما قرار گیرد، بی‌تردید پسامدرنیسم ابزاری بسیار ثمربخش برای اعتلای رمان ایرانی خواهد بود. گرایش به نگارشِ رمان پسامدرن را باید گرایشی خجسته و امیدبخش محسوب کرد زیرا سبک‌هایی از قبیل رئالیسم پیش از این، حدِ نهاییِ توانمندی‌های خود را در آثار نوشته‌شده در دوره‌ی رمان اجتماعیِ ایران نشان داده‌اند. در دوره‌های قبلیِ رمان ایرانی، انبوهی از رمان‌های رئالیستی در کشور ما منتشر شده‌اند و ویژگی‌ها و قابلیت‌های این نوع رمان برای مخاطبان ایرانی کاملاً آشناست. اکنون زمان آزمودن شیوه‌های نو و امروزین در داستان‌نویسی است، شیوه‌هایی که هم امکان به مراتب بیشتری برای کاویدن پیچیدگی‌های گوناگونِ زندگیِ معاصر پیشارویِ نویسندگان ما قرار می‌دهد و هم این‌که جذابیت‌های جدیدی برای این ژانر به وجود می‌آورد. توفیقِ بیش‌ازپیشِ رمان ما در داخل کشور و یافتن مخاطبانی برای آن در جهانِ پویا و تحول‌جوی امروز که به مدد پدیده‌های پسامدرنی از قبیل اینترنت به دهکده‌ای کوچک تبدیل شده، در گرو تثبیت حرکت رمان ایران در این سمت‌وسوی نو است.

 


[1]. non-fiction

[2]. intrusive


برچسب‌ها: رمان ایران, رمان‌های تاریخی, رمان‌های رئالیستی, رمان‌های مدرن
+ نوشته شده در تاریخ  پنجشنبه ۱۷ اسفند ۱۳۹۱   |