هانس گئورگ گادامر در کتاب عمدهی خود با عنوان حقیقت و روش استدلال میکند که فهمشدنِ هر متن فرهنگی، همواره از منظر کسی صورت میگیرد که آن متن را فهم میکند. نویسندگان هنگام خلق اثر ممکن است نیّات خاصی داشته باشند و بیتردید هر متنی واجد ساختاری عینی است، لیکن معنا در زمرهی اجزاء ذاتیِ متن نیست (به عبارت دیگر، معنا ماهیتی تغییرناپذیر ندارد). در واقع، معنا چیزی است که هر شخصی با خواندنِ متنْ آن را ایجاد میکند. گادامر همچنین تأکید میکند که متن و خواننده همواره در موقعیتی تاریخی و اجتماعی با یکدیگر مواجه میشوند و موقعیتمند بودنِ این مواجهه همیشه در تعامل بین خواننده و متن تأثیر میگذارد. وی معتقد است که به همین سبب، هر متنی همواره با پیشپنداشت یا پیشداوری قرائت میشود. به سخن دیگر، متن هنگام قرائت شدن کیفیتی اصیل و دستنخورده ندارد، بلکه آگاهیِ خواننده ــ یا زمینهی قرائت ــ در [معنای استنباطشده از] متن تأثیر میگذارد. ... پیشپنداشتها و پیشداوریهای ما رهیافتمان به متن را سازمان میدهند. همانگونه که گادامر توضیح میدهد، ما ادراک هر متنی را «با پیشمعناهای خودمان … یا توقعاتِ خودمان دربارهی معنا» آغاز میکنیم.
از این گفته نباید چنین نتیجه گرفت که فهم ما از متن (معنای آن متن)، رویدادی ذهنی است و بنابر این هر معنایی را میتوان از راه ذهن به متن تحمیل کرد. همانگونه که گادامر به تأکید گفته است، پیشپنداشتها یا پیشداوریهای ما حکم «قضاوت نادرست» را ندارند. علاوه بر این، گرچه خواننده با اندیشههایی پیشپنداشته به متن روی میآوَرَد، اما همواره با عینیتِ متن مواجه میشود (یعنی با کلماتی خاص که به نحوی خاص نظم داده شدهاند. لذا فهم متن (معنای متن) همواره فرایندی است که طی آن، عینیتِ متن با اندیشههای پیشپنداشتهی خواننده رویاروی میشود (و چه بسا آنها را تعدیل میکند). گادامر نحوهی عمل این فرایند را ــ که «دورِ تأویل» مینامد ــ به گفتوگویی متشکل از پرسش و پاسخ تشبیه میکند، گفتوگویی که طی آن ما متن را مورد پرسش قرار میدهیم ولی به منظور فهم متن به شکلی رضایتبخش همیشه باید پذیرای پاسخهای متن به پرسشهایمان باشیم. در مواجههی خواننده و متن، هر دو سوی این گفتوگو دخیل هستند. بدینسان، «معنای متن را نمیتوان به شکلی دلبخواهانه فهمید … خواننده نمیتواند متعصبانه فقط به پیشمعناهای خود پایبند بماند … بلکه باید آمادهی پذیرش معنای متن باشد. لیکن این آمادگی همواره بدین مفهوم است که خواننده باید آن معنای دیگر [معنای متن] را با تمام معناهای خویش پیوند دهد».
آنچه خواندید، بخشی از مطالب فصل سوم کتاب مطالعات فرهنگی دربارهی فرهنگ عامّه بود. در این فصل، ویژگیهای رمان عامّهپسند و دلایل اقبال خوانندگان به آن بحث و بررسی میشود.
کتاب مطالعات فرهنگی دربارهی فرهنگ عامّه اخیراً به چاپ دهم رسید و نشر آگه آن را منتشر کرده است. این کتاب را از اینجا میتوانید تهیه کنید.

برچسبها: نظریهی دریافت, گادامر, رمانهای عامّهپسند, کتابهای دکتر پاینده
