حسین پاینده

منوی اصلی
آرشیو موضوعی
آرشیو ماهانه
تازه‌ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها
امکانات
 RSS 

POWERED BY
BLOGFA.COM

Google


در اين سايت
در كل اينترنت

شماره‌ی چهارم فصلنامه‌ی فرهنگی‌ـ‌اجتماعی سیاووشان اخیراً منتشر شد. در این شماره گفتاری از حسین پاینده منتشر شده است با عنوان «روانکاوی و تحلیل‌های کلان اجتماعی».

 

http://s9.picofile.com/file/8324271292/%D9%81%D8%B5%D9%84%D9%86%D8%A7%D9%85%D9%87%E2%80%8C%DB%8C_%D8%B3%D8%AE%D9%86_%D8%B3%DB%8C%D8%A7%D9%88%D9%88%D8%B4%D8%A7%D9%86%D8%8C_%D8%B4%D9%85%D8%A7%D8%B1%D9%87%E2%80%8C%DB%8C_%DB%B4.jpg

آنچه در این شماره از حسین پاینده منتشر شده، در واقع سخنرانی او در جلسه‌ی انجمن انسان‌شناسی ایران است. در جلسه‌ی یادشده، علاوه بر حسین پاینده دکتر پیتر ویدمر (بنیانگذار و عضو انجمن روانکاوی فرویدی و استاد روانکاوی در دانشگاه زوریخ) و همچنین دکتر مهرداد عربستانی (استاد انسان‌شناسی دانشگاه تهران و معاون انجمن علمی انسان‌شناسی ایران) سخنرانی کردند. این جلسه در دانشکده‌ی علوم اجتماعی دانشگاه تهران برگزار شد. آنچه در زیر می‌خوانید، بخش آغازین سخنان حسین پاینده است که در آن شمایی از مطالبی که درباره‌اش سخنرانی خواهد کرد به دست می‌دهد. (متن کامل این گفتار متعاقباً در این وبلاگ قرار خواهد گرفت.)

صحبت‌های من به صورت کلی در مورد این است که آیا روانکاوی که به درمان فرد می‌پردازد، می‌تواند تحلیلی از گروه‌های اجتماعی و به صورت کلی‌تر، از جامعه به دست دهد؟ طرح این پرسش، ضروری است زیرا روانکاوی به تصور ما با فرد سر و کار دارد در حالی که علوم اجتماعی از قبیل انسان‌شناسی و جامعه‌شناسی همیشه با جمع انسان‌ها سر و کار دارند. چگونه می‌شود روانکاوی را به تحلیل‌های کلان اجتماعی پیوند داد؟ این پرسش اساسی‌ای است که من مطرح می‌کنم. استدلال من در پاسخ به این پرسش این خواهد بود که فروید در مرحله‌ای از اواخر تحقیقاتش، دامنه‌ی نگاهش به آسیب‌ها و اختلال‌های روانی را فراخ‌تر از گذشته کرد و به تعبیری می‌توان گفت نگرشی کلان در خصوص بیماری‌های روانی پیدا کرد. بعد از آن می‌خواهم بحثم را به سمت مفهوم «خودشیفتگی» ببرم، بخصوص «خودشیفتگی ثانوی»، آن‌چنان که در روانکاوی تعریفش می‌کنیم. من در ادامه به تحقیقات دو پژوهشگر برجسته اشاره خواهم کرد که جامعه را از منظر روانکاوانه تحلیل می‌کنند: یکی جوئل کوول و دیگری کریستوفر لش. این خلاصه‌ای از صحبت‌های من است. البته به سبب علائق شخصی خودم، نگاهی نیز به ادبیات و هنر خواهم داشت و مصداقی از شخصیت خودشیفته در یکی از شاخص‌ترین و ماندگارترین آثار سینمای ایران را تحلیل خواهم کرد. من استدلال خواهم کرد که خودشیفتگی بیماری اجتماعی زمانه‌ی ماست و مصادیق وحشتناکش در جامعه‌ی ایران، در روابط اجتماعی مشکل می‌آفریند.


برچسب‌ها: روانکاوی, تحلیل روانکاوانه‌ی فرهنگ, حسین پاینده, خودشیفتگی ثانوی
+ نوشته شده در تاریخ  شنبه ۱ اردیبهشت ۱۳۹۷   |