آنچه در زیر میخوانید، صورتی نوشتاری از سخنرانی حسین پاینده است که در خانهی هنرمندان ایران به مناسبت بیش از نیمقرن فعالیت انتشارات مروارید ایراد شد. متن این سخنرانی اخیراً در فصلنامهی فرهنگی و هنری «فرهنگبان» (شمارهی ۱، بهار ۱۳۹۸) منتشر شد.
در فرهنگ ما، برگزاری مراسمی برای تقدیر از فعالیتهای ناشری مشهور شاید فرصتی باشد برای میدان دادن به گرایش دیرینه و آشنای ما ایرانیان به بیان خاطره و ابراز تعارفات و تعریفوتمجیدهای شخصی. اما من برای سخن گفتن دربارهی انتشارات مروارید در مجلسی که به مناسبت پنجاهوهفتمین سال فعالیتهای این ناشر منعقد شده است، ترجیح میدهم روش دیگری را در پیش بگیرم و به این پرسش پاسخ بدهم که: به راستی، کدام ناشر با کدام ویژگیها را میتوان مصداقی از «ناشر اصالتمند» محسوب کرد؟ تقریر دیگری از همین پرسش این است که: در میان این همه ناشر که در کشور ما به نشر کتاب اشتغال دارند، وجه تمایز ناشرانی مانند انتشارات مروارید از بقیه در چیست؟
به منظور پاسخ دادن به پرسشی که مطرح کردم، لازم میبینم ابتدا به ناشر معروف دیگری که شهرت جهانی دارد اشاره کنم. برای بسیاری از کسانی که در حوزهی مطالعات ادبی پژوهش میکنند، نام «فِیبر اند فِیبر» آشناست و کتابهای متعددی را در ذهن تداعی میکند. این انتشارات معروف در سال ۱۹۲۹ در لندن بنیاد نهاده شد و از آن زمان تاکنون مجموعهای از تأثیرگذارترین و جریانسازترین کتابها را در حوزهی ادبیات مدرن منتشر کرده است. از جمله کسانی که کمابیش از زمان آغاز فعالیتهای این ناشر با آن همکاری داشتند، شاعر صاحبنامِ مدرنیست تی.اس. الیوت بود. انتشارات فِیبر اند فِیبر اندک زمانی پس از شروع به فعالیت، به توصیهی چارلز ویبلی (ادیب انگلیسی که در مطبوعات هم فعالانه قلم میزد) الیوت را به عنوان مشاور ادبی به همکاری فراخواند. الیوت نیز که در همان زمان از شغل خود در بانک لویدز کناره گرفته بود، این دعوت را پذیرفت و بدین ترتیب بود که یکی از پُرثمرترین فعالیتها در زمینهی نشر شعر مدرن آغاز شد. الیوت نه فقط دفترهای شعر خود را از طریق همین ناشر منتشر کرد، بلکه امکانی فراهم آورد تا آثار یکی دیگر از کسانی هم که ما امروز نام او را در زمرهی پیشکسوتان و سرآمدان مدرنیسم در شعر میشناسیم، یعنی ازرا پاند، توسط انتشارات فِیبر اند فِیبر چاپ و پخش شود. به مرور زمان، انتشارات فِیبر اند فِیبر مجموعه اشعار بیشتر و بیشتری از شاعرانی منتشر کرد که شاید در آن مقطع هنوز در ابتدای فعالیتهای ادبی خود بودند، اما در زمانهی ما اکثر آنها در زمرهی شاعران نوآورِ مدرنی محسوب میشوند که با پرداختن به مضامین معاصر و بهکارگیری تکنیکهای مدرن، سمتوسوی جدیدی به شعر انگلیسی دادند، کسانی مانند آدن، ویندهام لوئیس، فیلیپ لارکین، سیلویا پلات، استیون اسپندر و دیگران. انتشارات یادشده همچنین نقش بسزایی در شکلگیری نمایشنامهی مدرن و ادبیات داستانی مدرن داشت، به این صورت که آثار کسانی مانند ساموئل بکت، هارولد پینتر، تام استاپارد، پیتر کِری، جیمز جویس و امثال آنان را منتشر یا بازنشر کرد. نویسندهی ژاپنیتبارِ بریتانیایی کازوئو ایشیگورو یکی از متأخرترین نویسندگانی است که آثارش با حُسن تشخیص این ناشر باسابقه و ادبیاتشناس جایگاهی مهم در ادبیات معاصر جهان کسب کرده است.

این اشارات موجز شاید تا حدودی روشن کند که چرا انتشارات مروارید را نباید صرفاً یک بنگاه نشر، همچون دهها ناشر دیگر در ایران، قلمداد کرد. ناشر اصالتمند نه فقط آثار متمایز و ارزشمندی منتشر میکند که با اقبال اهالی ادبیات و مخاطبان کتابخوان مواجه میشود، بلکه همچنین موجبات نشر و گسترش مضامین جدید و تکنیکهای نو در آفرینش متون ادبی را فراهم میآورد. فِیبر اند فِیبر این کار را کرد و به عامل مهمی برای شناساندن و ترویج مدرنیسم در شعر و ادبیات تبدیل شد. مبالغه نیست که بگوییم نقش یک ناشر توانا و برخوردار از تشخیصهای درست در پاگیری و رواج یک جنبش ادبی، گاه حتی از نقش نهادهای رسمی از قبیل دانشگاهها به مراتب بیشتر است. بیش از هزار و پانصد عنوان کتابی که انتشارات مروارید از بدو شروع به فعالیت تا به امروز، طی بیش از نیمقرن، در کشور ما منتشر کرده، تأثیرها و پیامدهای فرهنگی بسیاری هم داشته است که نباید از چشم ما مخاطبان امروزیِ ادبیات پنهان بماند. برای مثال، انتشار اشعار نوگرایانهی فروغ فرخزاد توسط این ناشر، آن هم در دورهای که شعر نو فارسی هنوز در تکاپوی ایجاد هویتی مستقل و البته متفاوت برای خود بود، گام ارزشمندی در مسیر تکوین و تثبیت این گرایش در ادبیات معاصر ایران محسوب میشود. این قبیل مثالها را با ذکر مصداقهای مشابه میتوان باز هم برشمرد، اما هدف من در اینجا به دست دادن فهرست نیست. قصد من بیشتر تأکید گذاردن بر این است که ناشر اصالتمند صرفاً در پی کسب منفعت مالی از راه نشر نیست. البته انتشار کتاب نوعی فعالیت تجاری است و گردش مالیِ بهینه و بازآوری سود، بخش مهمی از این فعالیت را تشکیل میدهد که متضمن استمرار آن نیز میشود. با این حال، تفاوت مهمی بین انتشار کتاب و سایر فعالیتهای تجاری وجود دارد: نشر کتاب همچنین به معنای اداءِ سهم در شکلگیری جریانهای فکری، هنری، ادبی و فرهنگی است. ناشری که علاوه بر سرمایهی مادی برای فعالیت در این حوزه، از حُسن تشخیص برخوردار باشد میتواند با گزینش و انتشار کتابهایی که ایبسا ارزش آنها در زمانهی خودشان به تمامی آشکار نشده است، زمینهساز شکلگیری نحلههای فکری هم بشود و به این ترتیب در فضای فرهنگی جامعه به طور ایجابی مداخله کند.
این بحث بویژه با توجه به مخاطراتی که جریان ویرانگرِ کتابسازی متوجه فرهنگ ما کرده، درخور تأمل است. کم نیستند ناشرانی که شبهکتابهای حاصل از سرقت علمی را منتشر و به وفور روانهی بازار آشفتهی کتاب میکنند. بارها از دانشجویان سابق شنیدهام که فلان استاد کذایی فصلهای یک کتاب خارجی را به صورت مجزا و بدون مشخصات کتاب در میان دانشجویان کلاس توزیع کرده و ترجمهی آن فصلها را تکلیف درسی آنان قرار داده بود تا بعداً، زمانی که اکثر آن دانشجویان فارغالتحصیل شدهاند، همان ترجمههای اغلب نادقیق و حتی مغلوط را به صورتی آشفته در قالب کتابی به نام خود منتشر کند. به طریق اولی، واگذاری تکلیفهای به اصطلاح تحقیقی به دانشجویان تحصیلات تکمیلی (بویژه دانشجویان دورههای دکتری) و سرهمبندی و انتشار بعدی این تحقیقات به نام خود، به یکی دیگر از ترفندهای رایج کتابسازی در نهادهای آموزش عالی تبدیل شده است. اخیراً همکار فاضلی میگفت ترجمههای چندین سال پیش او از اشعار یک شاعر مشهور آمریکایی را دو ناشر مختلف به نام دو مترجم متفاوت منتشر کردهاند. در همهی این موارد و سایر موارد مشابه، میتوان پرسید که: حتی اگر چنین رفتارهای ویرانگرانهای کمابیش رایج شده باشند، مسئولیت ناشر چه بخشی از یک تدبیر فرهنگی برای مقابله با جریان کتابسازی را تشکیل میدهد؟ پاسخ من این است که ناشر اصالتمند، از آنجا که هدف اصلی خود را مشارکت در ارتقاءِ فرهنگ عمومی میداند، به کتابسازی میدان نمیدهد. انتشار کتابهای بیاصالت، اصالتمندی خودِ ناشر را هم به پرسش میگیرد و نهایتاً زایل میکند. عملکرد انتشارات مروارید در این زمینه، در مجموع عملکردی مسؤلانه بوده است و از این حیث سرمایهی اجتماعیِ ارزشمندی را در نزد اهالی تفکر و نظر کسب کرده است.
بنابر آنچه گفته شد، میتوان نتیجه گرفت که انتشارات مروارید در مدت طولانیای که به فعالیت در حوزهی نشر کتاب اشتغال داشته، به شکلگیری فضای فرهنگیای یاری رسانده که متضمن رشد و بالندگی ادبیات ما بوده است. باید از این حیث خوشحال باشیم که این ناشر اصالتمند و امثال آن در جمع ناشران ما وجود دارند و همچنین امیدوار باشیم که بتوانند همچنان حضور مؤثر خود را استمرار دهند.
برچسبها:
انتشار کتاب,
انتشارات مروارید,
ناشر اصالتمند,
شکلگیری جریانهای ادبی