حسین پاینده

منوی اصلی
آرشیو موضوعی
آرشیو ماهانه
تازه‌ترین مطالب
پیوندهای روزانه
پیوندها
امکانات
 RSS 

POWERED BY
BLOGFA.COM

Google


در اين سايت
در كل اينترنت

آنچه در زیر می‌خوانید، بخشی از کتاب «نظریه‌ی روان‌کاوی» است که هفت رساله به قلم زیگموند فروید را شامل می‌شود. کتاب نظریه‌ی روان‌کاوی با ترجمه‌ی دکتر حسین پاینده اخیراً به چاپ هفتم رسید و علاقه‌مندان می‌توانند آن را از کتابفروشی اینترنتی انتشارات مروارید تهیه کنند.

نظریه‌ی روان‌کاوی [در تفسیر رؤیا، اعم از رؤیاهای شب‌هنگام و رؤیاهای روزهنگام] همان اهمیتی را اعاده کرده است که انسان‌ها از دوره‌ی باستان عموماً برای رؤیا قائل بودند، لیکن این نظریه رویکرد متفاوتی به مقوله‌ی رؤیا دارد. روان‌کاوی [برای فهم دلالت رؤیا] به هوش و ذکاوت مفسران اتکا نمی‌کند، بلکه عمدتاً کار را به خودِ رؤیابین وامی‌گذارد، به این ترتیب که از او می‌خواهد تداعی‌هایش درباره‌ی عناصر مجزای رؤیا را بگوید. با پی گرفتنِ بیشترِ این تداعی‌ها، از افکاری شناخت پیدا می‌کنیم که تماماً با رؤیای بیمار مطابقت دارند ولی تا زمانی خاص بخش‌هایی صاف و ساده و فهمیدنی از فعالیت ذهن به هنگام بیداری محسوب می‌شوند. بدین‌سان، رؤیای به یاد آمده به صورت «محتوای آشکار رؤیا» نمایان می‌شود، در تباین با «اندیشه‌های نهفته‌ی رؤیا» که ما با تعبیر رؤیا آن را کشف می‌کنیم. آن فرایندی را که مقوله‌ی اول را به مقوله‌ی دوم (یعنی «رؤیا») تبدیل می‌کند و در تحلیل روان‌کاوانه رمزگشایی می‌شود، می‌توان «کار ــ رؤیا» نامید.

همچنین اندیشه‌های نهفته‌ی رؤیا را، به سبب پیوندشان با رویدادهای زمان بیداری، اصطلاحاً «برجامانده‌های روز (پیشین)» می‌نامیم. بر اثر کار ــ رؤیا (که کاملاً نادرست است خصلتی «خلاقانه» برایش قائل باشیم)، اندیشه‌های نهفته‌ی رؤیا به‌نحو شگفت‌آوری در هم «ادغام»[1] می‌یابند، با «جابه‌جاییِ»[2] شورمندی‌های روان[3] «تحریف» می‌شوند و به‌گونه‌ای چیدمان پیدا می‌کنند که در قالب تصاویر بصری بازنمایی شوند. علاوه بر همه‌ی این‌ها، پیش از آن‌که رؤیای آشکار حاصل آید، اندیشه‌های نهفته‌ی رؤیا تحت «فرایند ثانوی» قرار می‌گیرند، با این هدف که این محصول جدید [یعنی رؤیا] کمابیش معنادار و منسجم باشد. اگر بخواهیم دقیق بگوییم، این فرایندِ آخر بخشی از کار ــ رؤیا محسوب نمی‌شود.

نیرویی که باعث شکل‌گیری رؤیا می‌شود از اندیشه‌های نهفته‌ی رؤیا یا برجامانده‌های روز سرچشمه نمی‌گیرد، بلکه تکانه‌ای[4] ناخودآگاه منشأ آن است که در طول روز واپس رانده شده[5] و برجامانده‌های روز توانسته‌اند با آن ارتباط برقرار کنند. این تکانه ترتیبی اتخاذ می‌کند که بتواند از مفاد اندیشه‌های نهفته، برای خودش «تحقق آرزو»[6] بسازد. بدین ترتیب، هر رؤیایی از یک سو تحقق یکی از آرزوهای ضمیر ناخودآگاه است و از سوی دیگر (تا آن‌جا که موفق می‌شود حالت خواب را حفظ کند و مانع از اختلال در آن شود) تحقق آرزوی طبیعیِ ما برای خوابیدن است، یعنی همان آرزویی که موجب شروع فرایند خواب شد. اگر جنبه‌ی ناخودآگاهانه‌ی شکل‌گیری رؤیا را نادیده بگیریم و آن را به اندیشه‌های نهفته‌اش محدود بدانیم، آن‌گاه رؤیا می‌تواند بازنمایی هر موضوع مرتبط با زمان بیداری باشد: تأملی، هشداری، نیّتی، تدارک برای انجام کاری در آینده‌ی بسیار نزدیک، یا ـــ باز هم ـــ ارضاءِ آرزویی کام‌نیافته. تشخیص‌ناپذیری [جزئیات]، عجیب بودن و مسخره جلوه کردن رؤیای آشکار تا حدودی بدین سبب است که اندیشه‌ها[ی نهفته] به شیوه‌ی دیگری از بیان ـــ یا به‌اصطلاح به شیوه‌ای منسوخ از بیان ـــ ترجمه می‌شوند. اما [نافهمیدنی به نظر آمدن رؤیا] تا حدودی هم ناشی از عملکرد کنشگر محدودکننده، انتقادکننده و ایرادگیری در ذهن است که هنگام خوابیدنِ ما کارکردش به‌طور کامل قطع نمی‌شود. منطقی و موجّه است که فرض کنیم «سانسور رؤیا» (یعنی همان عاملی که بیشترین نقش را در تحریف اندیشه‌های رؤیا و تبدیل‌شان به رؤیای آشکار دارد) تبلور همان نیروهای ذهنی‌ای است که تکانه‌ی برآمده از آرزوی ناخودآگاهانه را در طول روز مهار کردند یا به‌اصطلاح ‌«واپس راندند».


[1]. «ادغام» یکی از راهکارهایی است که ضمیر ناخودآگاه به منظور عبور از سانسورِ ضمیر آگاه و تبدیل مفاد نهفته‌ی خود به نمایشی آشکار در رؤیا، از طریق کار ــ رؤیا انجام می‌دهد. بر اثر ادغام، چند اندیشه یا تصویر ذهنیِ ناخودآگاه با یکدیگر درمی‌آمیزند و به صورت تصویری واحد در رؤیا بازنمایی می‌شوند. برای مثال، مأمور پلیسی که شخص را در رؤیا جریمه می‌کند، می‌تواند ادغام پدر اقتدارگرای شخصِ رؤیابین و همزمان رئیس سخت‌گیرِ او در محل کارش باشد. (م)

[2]. انتقال نگرشی عاطفی یا معنایی نمادین از یک کامینه یا یک مفهوم به کامینه یا مفهومی دیگر، در روان‌کاوی «جابه‌جایی» نامیده می‌شود. جابه‌جایی فرایندی ذهنی است که هم در واکنش‌های‌مان هنگام بیداری رخ می‌دهد و هم در رؤیاهای‌مان. (م)

[3]. «شورمندی‌های روان» اصطلاحی است که فروید از اوایل تدوین نظریه‌ی روان‌کاوی غالباً به صورت معادلی برای انرژی روان به کار می‌بُرد.

[4]. «تکانه» نامی است که در نظریه‌ی روان‌کاوی به هر گونه میل قوی و ناگهانی اطلاق می‌شود، به‌ویژه امیال نشئت‌گرفته از «نهاد» (بخش کاملاً ناخودآگاه ذهن که از «اصل لذت» پیروی می‌کند، سرشتی قانون‌شکن، ضداجتماعی و ضداخلاقی دارد و غرایز لذت‌طلبانه‌ی انسان را سیراب می‌کند). (م)

[5]. «واپس‌رانی» یکی از سازوکارهای دفاعی است که راه ورود تکانه‌ها و امیال ناپسند یا خاطرات ناراحت‌کننده به ضمیر آگاه را سد می‌کند تا این مفاد ذهنی در ضمیر ناخودآگاه قرار بگیرند. (م)

[6]. فروید ارضاءِ امیال «نهاد» (بخش لذت‌طلب روان) را که در لفافه (مثلاً در رؤیاهای شبانه) صورت می‌گیرد، اصطلاحاً «تحقق آرزو» می‌نامد. تحقق آرزو در رؤیا همیشه به صورتی نمادین انجام می‌شود. (م)


برچسب‌ها: نظریه‌ی روان‌کاوی, تفسیر خواب, تعبیر رؤیا در روان‌کاوی, زیگموند فروید
+ نوشته شده در تاریخ  دوشنبه ۷ اسفند ۱۴۰۲   |