آنچه در پی میآید، گزارش «عطنا» (خبرگزاری دانشگاه علامه طباطبائی) از سخنان حسین پاینده در جلسهی بررسی کتاب ایران بین دو کودتا (نوشتهی دکتر داریوش رحمانیان) است. این جلسه در تاریخ ۱۲ آبان ۹۷ در دانشکدهی علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد و در آن علاوه بر پاینده، دکتر هادی خانیکی و دکتر حسینعلی نوذری نیز دربارهی این کتاب صحبت کردند.
به گزارش خبرنگار عطنا، دکتر حسین پاینده ۱۲ آبانماه در نشست نقد و بررسی کتاب ایران بین دو کودتا در سالن شورای دانشکدهی علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، بیان کرد: رویکرد میانرشتهای روشی است که ما در تمام کارهای خود به شدت به آن نیاز داریم.
وی ضمن انتقاد از ایرادات فنی کتاب مانند قطع، فونت و طرح جلد، خطاب به سرپرست سازمان مطالعه و تدوین کتب علوم انسانی و دانشگاهی (سمت) گفت: به نظرم باید توجه خیلی بیشتری به این موارد میشد. سابقهی نمایه در کشورهای اروپایی بیش از یک قرن است و امروزه دیگر کتاب بدون نمایه منتشر نمیشود. کسی که بخواهد یک مفهوم معیّن را پیدا کند دیگر نباید ۵۰۰ صفحه را ورق بزند تا به آن برسد.
پاینده از اینکه استادانی از رشتههای مختلف علمی در این نشست حضور دارند ابراز خرسندی کرد و گفت: اینکه استادانی با رشتههای مختلف علمی در این نشست حضور دارند یعنی به روش میانرشتهای برای نقد این کتاب میدان داده شده است و بجاست که چنین رویکردی در دانشگاهها اشاعه پیدا کند. وی افزود: به دانشجویان پیشنهاد میکنم که راه و روشی میانرشتهای در پایاننامه خود پیش بگیرند و اگر این جلسه یک حُسن برای دانشجویان داشته باشد، تمرین آنها در شنیدن صداهای دیگر است. استادتمام نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی در خصوص ضرورت ایجاد روش میانرشتهای برای در سطوح خرد و کلان جامعه تصریح کرد: ما به این تساهل، هم در دانشگاه و هم در سطح جامعه نیاز داریم.
پاینده صحبتهای خود را به پارادایمهای به کار گرفته شده در کتاب ایران بین دو کودتا معطوف و درباره روششناسی این کتاب بیان کرد: از دل روششناسی این کتاب، شش تز درباره تاریخ بیرون آوردم که ابتدا این کتاب را از منظر این شش تز بررسی میکنم.
تاریخ چگونه به ما میرسد و چگونه میتوانیم با آن روبهرو شویم
عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی تز اول خود را «تفاوت تاریخ با گذشته» دانست و اظهار کرد: تاریخ با گذشته فرق دارد. تاریخ مترادف گذشته نیست. هرچند که اگر به فرهنگهای لغت مراجعه کنیم، مثلاً جدیدترین فرهنگ لغت که فرهنگ لغت سخن است، میبینیم در مقابل معنای تاریخ نوشته شده است «گذشته» درحالیکه اصلاً اینگونه نیست.
وی افزود: ازنظر تاریخنگاران سنتی تاریخ به رغم گذشت زمان میتواند با توجه به شواهد و اسناد بهجامانده از گذشته با دقت و به طور عینی بازنویسی شود. حال آنکه گذشته امری سپریشده است و ما نمیتوانیم هیچ دسترسی مستقیمی به آن داشته باشیم و از نظر من مؤلف این کتاب هم این اصل علمی را رعایت کرده است.
پاینده در خصوص اینکه تاریخ چگونه به ما میرسد و چگونه میتوانیم با آن روبهرو شویم، بیان کرد: گذشته همیشه با واسطههای متنی در اختیار ما قرار میگیرد. منظورم از این واسطههای متنی، اسناد و مدارک مکتوب نیست، بلکه اصطلاح «متن» را مطابق با مفهومی که در مطالعات فرهنگی از آن مستفاد میشود به کار میبرم.
استادتمام نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی تاریخ را همچون داستان دانست که از روایتگری حاصل میآید و افزود: گذشته همواره یک روایت است، همواره یک داستان است و تمام عناصر داستان را در خودش دارد: شخصیت، زمان، مکان، کشمکش، گرهافکنی، اوج و گرهگشایی.
وی در ادامه اظهار کرد: کتاب ایران بین دو کودتا فاصلهی بین کودتای رضاخان علیه حکومت قاجار و کودتای ۲۸ مرداد را روایت کرده است. هر تاریخی، یک روایت است و هر روایت از یک منظر روایی وارد میشود. منظر روایی یعنی گفتمانهای مختلف و هیچ منظر روایی نمیتواند غیرگفتمانی باشد. هیچ تاریخنگاری نمیتواند از منظر روایی گریز یا گزیری داشته باشد.
پاینده با نقلقولی از لوئیس مانتروز، یکی از نظریهپردازان تاریخگرایی نوین، به برداشتهای متفاوتی که از روایتهای متفاوت تاریخ میشود تأکید کرد و گفت: «نمیتوانیم شناخت کامل و موثقی از گذشته بهدست آوریم؛ یعنی نمیتوانیم زندگانی مادی جامعهای را بدون واسطه نشانههای متنی جامعه موردنظر بشناسیم.» این واسطهها همیشه حائل هستند.
معرفت تاریخی لزوماً گفتمانی است
عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در بیان تز دوم خود به نقش گفتمان در رشد معرفت تاریخی اشاره کرد و افزود: کتاب «ایران بین دو کودتا» به نقش گفتمانی در فهم تاریخ اهمیت داده و روش گفتمانی را برای بیان روایت این دوره از تاریخ ما انتخاب کرده است.
وی افزود: ما تاریخ محض نداریم. برخلاف این نظر، نظامهای فکری توتالیتر میگویند «یک تاریخ غیرقابلانکار وجود دارد و شما در نوشتههایتان برخلاف حقایق مسلم تاریخی، سخن گفتید.»
پاینده همچنین در این رابطه بیان کرد: اگر از دیدگاه علوم اجتماعی نگاه کنیم، هرگز تاریخ محض (pure history) نداریم. هر تاریخی لزوماً تفسیری گفتمانی از رویدادی ماضی است. در این نوع تفسیر، گذشته بر اساس روابط و چهارچوب قدرت برای خواننده قابلفهم میشود.
ازنظر من تاریخپژوهی مانند ترجمه شعر به نثر است. نثر را کمابیش به راحتی میتوان به نثر ترجمه کرد، اما در زبان شعر باید با ظرافت خاصی این کار را انجام داد. در تاریخپژوهی نیز دقت و مهارت بسیار بالایی لازم است که کار به ثمرهی مطلوبِ خود بنشیند.
استادتمام نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی ضمن اشاره به اینکه «قدرت» کلیدواژهی فوکو است، از کتاب مراقبت و تنبیه او نقلقول آورد و بیان کرد: «قدرت و معرفت مستقیماً متضمن یکدیگرند.» یعنی معرفت بر قدرت و قدرت هم بر معرفت صحّه میگذارد. همچنان که در زمانهی ما هم چنین است. در کشورهایی که دیکتاتوری وجود دارد، قدرت حاکم بر شناخت معیّنی از تاریخ صحّه میگذارد و اجازه شناخت بدیل از تاریخ را نمیدهد.
وی افزود: هر روایتی از تاریخ مجال بروز پیدا کردن ندارد. فوکو در ادامه میگوید: «هر جا که روابط مبتنی بر قدرت شکل بگیرد، متناظر با آن حوزهای از معرفت هم تشکیل میشود و هر معرفتی لزوماً روابط مبتنی بر قدرت را پیشاپیش مفروض میگیرد و تشکیل میدهد.»
پاینده در ادامهی توضیحات تز دوم اظهار کرد: تاریخنگار در محدودهی گفتمانهای موجود در زمانِ خودش عمل میکند. الزامهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دائماً تفسیر او از تاریخ را تحت تأثیر قرار میدهند؛ بنابر این، هیچ تاریخنگاری نمیتواند به گفتمان مسلط کاملاً بیاعتنا باشد، یا خارج از زمینههای فرهنگیِ جامعهی خودش تاریخ گذشته را بکاود.
وی در ادامه بیان کرد: خودسانسوری دقیقاً همین است؛ یعنی تاریخپژوه وقتی میخواهد تاریخ یک مقطعی را بنویسد، ناگزیر است که عوامل مختلفِ عصرِ خودش را در نظر بگیرد وگرنه امکان بیان ندارد.
پارهگفتمانهای غیرمسلط معمولاً در روایتهای کلان تاریخی مغفول میمانند
استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی در تز سوم به روایتهای غیرمسلط عصر پهلوی دوم اشاره کرد و افزود: هنر مؤلف کتاب ایران بین دو کودتا در این است که کلانروایتی را که از عصر پهلوی اول میشناختیم واژگون کرده است. شاید پاسخ این ادعا را بتوان اینگونه داد که جمهوری اسلامی چهل سال است که این کلان روایت را واژگون کرده است، اما باید گفت خیر، جمهوری اسلامی یک بدیل در برابر آن قرار داده است. در حالی که کار مؤلف این کتاب بها دادن به پارهروایتهای ناشنیده بوده است.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: اینها پارهروایتهای غیرمسلطی هستند که صداهای خاموش تاریخاند و کمتر شنیده میشوند. تاریخ را معمولاً صاحبان قدرت، اعم از اقتصادی یا سیاسی، مینویسند. معمولاً هم گفته میشود که «حقایق مسلم» را باید گفت اما در گفتهها و نوشتههای این دست از تاریخنگاران، فقط برخی از وقایع میتوانند انعکاس پیدا کنند. اصحاب قدرت برای منافع خود فقط بخشی از حقایق تاریخی را تعریف میکنند.
رویدادهای تاریخ از برهمکنش گفتمانها حاصل میآید
عضو هیئت علمی دانشکدهی علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی گفتمانهای مختلف را پدیدآورندهی رویدادهای تاریخی دانست و اظهار کرد: هیچ جهانبینی واحدی، چارچوب قطعی برای فهم گذشته نیست. نیروها و نهادهای اجتماعی مختلف با باورها و رفتارهایی که متفاوت هستند موجب روایتهای گوناگون از گذشته میشوند. تاریخپژوهان باید این منظرهای روایی را در بررسیهای خود لحاظ بکنند تا تصویری قابلقبول و نه کامل ارائه بدهند.
تاریخنویسی شکلی از ترجمه است
پاینده در تز پنجم خود مطالعات ترجمه ایران را بسیار ضعیف خواند و تصریح کرد: منظور من از مطالعات ترجمه، گروههای آموزشی ترجمه نیست. این گروههای آموزشی کار خیلی مفیدی در کشور ما نکردهاند. ما در ایران مترجمهای طراز اول که از دپارتمانهای ترجمه فارغالتحصیل شده و کتابهای معتبری ترجمه کرده باشند، نداریم.
وی افزود: ازنظر من هر کتاب تاریخی در واقع ترجمهی رویدادهای گذشته است؛ تاریخنویسی مثل ترجمهی یک کتاب از یک زبان مبدأ به یک زبان مقصد است. من به مطالعات ترجمه نظر دارم نه به گروههای آموزشی ترجمه. ترجمهی «گذشته» به «تاریخ»، حکم تاریخپژوهی را دارد؛ یعنی صِرف نوشتن وقایع تاریخی را نمیتوان قدم حرفهای در این راه دانست و تاریخپژوهی نیازمند ترجمهی دقیق وقایع تاریخی از منظرهای گوناگون است.
اثر آقای دکتر رحمانیان کاملاً ضدپوزیتویستی است و میتوانیم ردپای نیچه را در این کتاب ببینیم. نیچه با رویکردی که تاریخ را زنجیرهای از رویدادهای علتومعلولی تلقی میکند، اصلاً سر سازگاری ندارد.
استاد نظریه و نقد ادبی در ادامه خاطرنشان کرد: از نظر من، تاریخپژوهی مانند ترجمهی شعر به نثر است. نثر را کمابیش به راحتی میتوان به نثر ترجمه کرد، اما در زبان شعر باید با ظرافت خاصی این کار را انجام داد. در تاریخپژوهی نیز دقت و مهارت بسیار بالایی لازم است که کار به ثمرهی مطلوبِ خود بنشیند.
گذشته امر جامد نیست و دائماً در حال گذر است
وی در بیان تز ششم خود، با اشاره به اینکه گذشته «امر جامد» نیست، اظهار کرد: گذشته دائماً تغییر میکند. گذشته امر جامد نیست. گذشته همچنین امری ثابت نیست. در برداشتهای سنتی از تاریخ، آن را ثابت میدیدند؛ یعنی امری که یک بار حادث شده و تا ابد هم تغییر نمیکند و کار تاریخنویس هم نوشتن همان است. به همین علت گفتم که «تاریخنویسی» واژهی مناسبی برای توصیف کتاب ایران بین دو کودتا نیست. دورهی تاریخنگاری تمام شده است و امروزه به تاریخپژوهی رسیدهایم.
پاینده افزود: باکمی دقت میبینیم که تاریخ در حال صیرورت است، در حال «شدن» است. این صیرورت به دو شکل انجام میشود؛ یکی «تبدیل گذشته به تاریخ» که با هربار نوشتن کتابهای تاریخی این اتفاق میافتد، یعنی گذشته یک محتوای جدید پیدا میکند، و دیگری در «فهم در زمانی». البته باید بگویم که اصطلاح «فهم در زمانی» را از سوسور به عاریت گرفتهام.
استادتمام نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: فهم زمانی که ما در آن قرار داریم بر درک و تفسیر ما از گذشته تأثیر میگذارد. پس هرگز نمیشود گذشته را عیناً بازسازی کرد. اگر به چندصدایی باور نداشته باشیم آنوقت میتوانیم بگویم که گذشته قابل بازسازی است. نگاه میانرشتهای به گذشته، امکان قطعیت دادن به آن را از ما سلب میکند.
کتاب «ایران بین دو کودتا» کاملاً ضد اثباتگرایانه است
وی با اشاره به این امر که کتاب ایران بین دو کودتا کاملاً ضد اثباتگرایانه است، گفت: اثر آقای دکتر رحمانیان کاملاً ضدپوزیتویستی است و میتوانیم ردپای نیچه را در این کتاب ببینیم. نیچه با رویکردی که تاریخ را زنجیرهای از رویدادهای علتومعلولی تلقی میکند، اصلاً سر سازگاری ندارد. مطابق با نظریهی تبارشناختی نیچه، ارزشهای انسانی در طول زمان دائماً در حال تجدیدنظر و بازتفسیر شدن هستند؛ یعنی آنچه ما با قضاوت ارزشیِ امروز ارزش میدانیم، ایبسا در گذشته ضد ارزش بوده است و بالعکس.
پاینده تأکید کرد: انقلابهای اجتماعی ـ سیاسی دائماً موجب این بازتفسیر از گذشته میشوند. نباید سیر تحول این تغییرها را بهسادگی به یک تفسیر علتومعلولی تقلیل بدهیم. ازجمله مزیّتهای این کتاب این است که در آن این نگاه علتومعلولی اصلاً وجود ندارد.
وی به نقل از نیچه بیان کرد: «همهی تاریخِ یک نهاد و یک سنت عبارت است از زنجیرهی متصلی از بازتعریفها و بازچیدمانها»؛ یعنی وقتی گذشته را بازنمایی میکنیم، دائماً در حال جابهجایی این عناصر هستیم تا روایتی جدید از گذشته بهدست بدهیم.
استاد تمام نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی تأکید کرد: رویکرد بهکاررفته در این کتاب آشکارا ضدپوزیتیویستی است و یک برههی مهمی از تاریخ ایران در عصر جدید را انتخاب کرده تا نشان بدهد در حوزهی تاریخ، حقیقت محض نداریم.
پاینده ادامه داد: کلانروایتی که از دورهی پهلوی که در عصر خودش ارائه میشد، این بود که رضاشاه منجی تاریخ و ملت ما بوده است و باعث پیشرفتهای کشور شده است. در آن کلانروایت به تاریخ ایران باستان شُکوه داده میشد و همچنین ناسیونالیسم ایرانی به شدت تقویت میشد. انعکاسی از این گرایش را در رمانهای همان دوره میتوان دید. به بیان دیگر سعی میشد چنین القا شود که «روح زمانه» عبارت است از ملیگرایی ایرانی و میدان دادن به مدرنیته.
تاریخ رسمی، صدای قومیتها را در کشور ما خاموش میکند و اگر ما به این صداها میدان بدهیم جامعهای عاری از تنشهای موجود خواهیم داشت. این کتاب میتواند گامی در آن مسیر باشد، زیرا آن برهه از تاریخ را به ما میشناساند و به روشنی نشان میدهد که سیاست رضا خان در سرکوب عشایر و ایلات چه پیامدهای وحشتناکی داشته است.
وی اظهار کرد: در کتاب آقای دکتر رحمانیان، از چنین روح نجاتدهنده و یکدستکنندهای سخن به میان نمیآید. در این کتاب دائماً به جریانهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که در جامعهی ما وجود داشته اشاره شده است. کتاب ایران بین دو کودتا در واقع به صداهای متباین جریان داده است.
استاد تمام نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به هزینهبر بودنِ تمسخر آداب و لهجههای درونمرزی در برنامههای رسانهی ملی گفت: بارها به مدیران فرهنگی در جلسات مختلف گفتهام که برنامههای رسانه ملی ما لهجه و آداب اقلیتها و فرهنگهای مختلف کشور را به سُخره میگیرند و این کار بسیار تحریککننده و خطرناک است. اگر این نکات را جدی نگیرید، ممکن است نتیجهی آن هزینهبر باشد، زیرا این مسخره کردنها آتش زیر خاکستر هستند و وای بهروزی که این آتش شعلهور بشود.
پاینده اظهار کرد: امیدوارم این کتاب صدایی بشود برای قومیتهایی که هویتشان دستمایهی تمسخر قرار میگیرد و مدیران شبکههای ملی هم متوجه این خطر بشوند زیرا مؤلف کتاب نشان داده است که خفقانی که رضاشاه برای عشایر و اقلیتها ایجاد کرد، در نهایت به ضرر خودِ او تمام شد.
وی افزود: تاریخ رسمی، صدای قومیتها را در کشور ما خاموش میکند و اگر ما به این صداها میدان بدهیم جامعهای عاری از تنشهای موجود خواهیم داشت. این کتاب میتواند گامی در آن مسیر باشد، زیرا آن برهه از تاریخ را به ما میشناساند و به روشنی نشان میدهد که سیاست رضا خان در سرکوب عشایر و ایلات چه پیامدهای وحشتناکی داشته است.
عضو هیئت علمی دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به سه نکته در روششناسی کتاب ایران بین دو کودتا گفت: روششناسی این کتاب را در سه نکته میتوان خلاصه کرد:
۱. بهدست دادن طرحی کلی از تعارضهای گفتمانی دورهی رضاشاهی.
۲. تحلیل روابط قدرت، اعم از سیاسی و جزء آن، و نحوهی به گردش درآمدن قدرت.
۳. توصیف همهجانبی.
حسین پاینده، استاد نظریه و نقد ادبی دانشگاه علامه طباطبائی، در پایان سخنان خود به این نکته اشاره کرد که: این کتاب از سال ۸۸ آماده چاپ شده بود ولی چاپ اول آن ۳ سال بعد در سال ۹۱ صورت گرفت. از سال ۸۸ تا به الان حدود ۱۰ سال میگذرد و ایران دورهی پرتلاطمی را پشت سر گذاشته است. امیدوارم وقتی که تاریخ این دوره را مینویسند، پارادایمی که آقای دکتر رحمانیان در کتاب ایران بین دو کودتا به کار گرفته است، استفاده شود.
برچسبها: داریوش رحمانیان, تاریخگرایی نوین, تاریخپژوهیِ میانرشتهای, حسین پاینده